آميودارون‌ در درمان‌تاكي‌كاردي‌ ه ...">
AMIODARONE HCI - آمفوتريسين ب
Göstərişlərآميودارون‌ در درمان‌تاكي‌كاردي‌ همراه‌ سندرم‌ ولف‌ ـپاركينسون‌ ـ وايت‌ (w-p-w) مصرف‌مي‌شود. اين‌ دارو ممكن‌ است‌ فقط دردرمان‌ آريتمي‌هاي‌ قلبي‌، زماني‌ كه‌ سايرداروها موثر نبوده‌ و يا منع‌ مصرف‌ داشته‌باشند، از جمله‌ تاكي‌كاردي‌ فوق‌ بطني‌گهگير، تاكي‌كاردي‌ بطني‌ و گره‌اي‌،فيبريلاسيون‌ دهليزي‌، فلوتر دهليزي‌ وفيبريلاسيون‌ بطني‌ به‌كار رود.
Əks göstərişləriاين‌ دارو در برادي‌كاردي‌ سينوسي‌، انسداد سينوسي‌ ـدهليزي‌ قلب‌، اختلالات‌ شديد هدايتي‌ يابيماري‌ گره‌ سينوسي‌ (مگر اين‌كه‌ ازضربان‌ ساز مصنوعي‌ استفاده‌ شده‌باشد)، اختلال‌ در عملكرد تيروئيد،حساسيت‌ به‌ يد، عيب‌ شديد دستگاه‌تنفسي‌، كلاپس‌ گردش‌ خون‌، نارسايي‌احتقاني‌ قلب‌ و افت‌ شديد فشار خون‌شرياني‌ نبايد مصرف‌ شود.
Fəaliyyət mexanizmi آميودارون‌ با اثر مستقيم‌ بربافتها، بدون‌ تاثير بارز بر پتانسيل‌ غشاء،طول‌ مدت‌ پتانسيل‌ عمل‌ و دوره‌تحريك‌ناپذيري‌ را در تمام‌ بافتهاي‌ قلب‌طولاني‌ مي‌كند. همچنين‌ در بيماران‌ مبتلا به‌سندرم‌ w-p-w، تحريك‌پذيري‌ بافت‌ مسيرفرعي‌ را طولاني‌ كرده‌ و سرعت‌ هدايت‌ رادر اين‌ بافتها كند مي‌كند.
Farmakvntykجذب‌ آميودارون‌ از راه‌خوراكي‌ كند و متغير است‌. سرعت‌دستيابي‌ به‌ غلظت‌ پلاسمايي‌ يكنواخت‌ ودرماني‌ دارو، كند و دفع‌ دارو طولاني‌ است‌.پيوند دارو با پروتئين‌ بسيار زياد است‌.متابوليسم‌ اين‌ دارو كبدي‌ است‌ و نيمه‌ عمرآن‌ در مرحله‌ ابتدايي‌، 10 ـ 2/5 روز و درمرحله‌ انتهايي‌ 107 ـ 26 روز است‌. اثردارو 3 ـ 2 روز تا 3 ـ 2 ماه‌ پس‌ از مصرف‌شروع‌ مي‌شود. طول‌ مدت‌ اثر متغير(هفته‌ها تا ماهها) است‌.
Xəbərdarlıqlar 1 ـ آزمون‌ عملكرد كبد و تيروئيددر درمان‌ طولاني‌ مدت‌ ضروري‌ است‌.آميودارون‌ مي‌تواند سبب‌ بروز اختلال‌ درعملكرد تيروئيد شود. بنابراين‌ در طول‌مصرف‌ آن‌، هر سه‌ هورمون‌تيروكسين‌،تري‌ يدوتيرونين‌ و هورمون‌محرك‌ تيروتروپين‌ بايد اندازه‌گيري‌ شوند. 2 ـ در صورت‌ بروز تنگي‌ نفس‌ يا پيشرفت‌آن‌ و همچنين‌ بروز سرفه‌ در بيماراني‌ كه‌آميودارون‌ مصرف‌ مي‌كنند، احتمال‌ وجودپنوموني‌ بايد در نظر گرفته‌ شود. 3 ـ در موارد زير بايد با احتياط مصرف‌شود: نارسايي‌ قلب‌، عيب‌ كار كليه‌، بيماران‌سالخورده‌، برادي‌ كاردي‌ شديد واختلالات‌ هدايتي‌ قلب‌ (به‌ويژه‌ با مصرف‌مقادير زياد) و پورفيري‌. 4 ـ به‌ علت‌ كند بودن‌ شروع‌ اثر دارو،مشكل‌ بودن‌ تنظيم‌ مقدار مصرف‌ و احتمال‌بروز عوارض‌ جانبي‌ شديد، درمان‌ با اين‌دارو بايد در بيمارستان‌ شروع‌ شود وبيمار حداقل‌ طي‌ دوره‌ مصرف‌ مقدارحمله‌اي‌ دارو در بيمارستان‌ بستري‌ باشد.مقدار مصرف‌ دارو براي‌ هر بيمار بايدجداگانه‌ و بر اساس‌ نيازهاي‌ بيمار، پاسخ‌باليني‌، وجود يا شدت‌ مسموميت‌ و دربعضي‌ حالات‌ بر اساس‌ غلظت‌ پلاسمايي‌آميودارون‌ تنظيم‌ شود.
Yan təsirləri اختلال‌ در بينايي‌، نوروپاتي‌و ميوپاتي‌ محيطي‌، برادي‌كاردي‌ واختلالات‌ هدايتي‌ قلب‌، حساسيت‌ به‌ نور وبندرت‌ تغييرات‌ رنگ‌ پوست‌، كم‌ كاري‌تيروئيد، پركاري‌ تيروئيد، فيبروزآلوئوليت‌ريوي‌، هپاتيت‌، تهوع‌، استفراغ‌، احساس‌طعم‌ فلزي‌ در دهان‌، لرزش‌، كابوس‌،سرگيجه‌، سردرد، بي‌خوابي‌، افزايش‌ فشارداخل‌ جمجمه‌، التهاب‌ اپي‌ ديديم‌، بي‌نظمي‌حركات‌ عضلاني‌، بثورات‌ جلدي‌، التهاب‌عروق‌، كاهش‌ پلاكت‌ خون‌، افزايش‌ زمان‌پروترومبين‌، آنافيلاكسي‌ (با تزريق‌سريع‌)، اسپاسم‌ برونش‌ و آپنه‌ از عوارض‌جانبي‌ دارو هستند.
Dərman qarşılıqlıمصرف‌ همزمان‌آميودارون‌ با ساير داروهاي‌ ضد آريتمي‌ممكن‌ است‌ خطر بروز آريتمي‌ بطني‌ راافزايش‌ دهد. آميودارون‌ غلظت‌ پلاسمايي‌كينيدين‌ و پروكائين‌ آميد را افزايش‌مي‌دهد. ضعف‌ عضله‌ قلب‌ با مصرف‌همزمان‌ هر داروي‌ ضد آريتمي‌ باآميودارون‌ مشاهده‌ مي‌شود. اثر انعقادي‌وارفارين‌ در صورت‌ مصرف‌ همزمان‌ باآميودارون‌ افزايش‌ مي‌يابد. خطر بروزآريتمي‌ بطني‌ در صورت‌ مصرف‌ همزمان‌داروهاي‌ ضد افسردگي‌ سه‌ حلقه‌اي‌ وفنوتيازين‌ها با آميودارون‌ افزايش‌ مي‌يابد.در صورت‌ مصرف‌ همزمان‌ آميودارون‌ باداروهاي‌ مسدودكننده‌ گيرنده‌ بتا، ديلتيازم‌و وراپاميل‌، خطر بروز برادي‌ كاردي‌،انسداد گره‌ دهليزي‌ بطني‌ و ضعف‌ عضله‌قلب‌ افزايش‌ مي‌يابد. غلظت‌ پلاسمايي‌ديگوكسين‌ در صورت‌ مصرف‌ همزمان‌ باآميودارون‌ افزايش‌ مي‌يابد.
Tövsiyələr1 ـ دوره‌ درمان‌ بايدكامل‌ شود. مصرف‌ دارو حتي‌ در صورت‌احساس‌ بهبودي‌ بايد طبق‌ دستور پزشك‌ادامه‌ يابد. 2 ـ طي‌ درمان‌ با دارو و چند ماه‌ پس‌ از قطع‌مصرف‌ آن‌، از تابش‌ مستقيم‌ خورشيد به‌پوست‌ بايد جلوگيري‌ شود. 3 ـ در صورت‌ بروز مسموميت‌ عصبي‌،حساسيت‌ به‌ نور، تهوع‌، استفراغ‌ و التهاب‌اپي‌ ديديم‌، كاهش‌ مقدار مصرف‌ و در بعضي‌موارد، قطع‌ مصرف‌ دارو توصيه‌ مي‌شود.
Dozajخوراكي‌ بزرگسالان‌: در آريتمي‌ بطني‌، مقدارحمله‌اي‌ g/day 1/6 ـ 0/8 به‌ مدت‌ 3 ـ 2 هفته‌تا دستيابي‌ به‌ پاسخ‌ درماني‌ اوليه‌ يا بروزعوارض‌ جانبي‌ مصرف‌ مي‌شود.نگهدارنده‌، تقريبا 400 mg/day است‌ كه‌مي‌توان‌ آن‌ را بر حسب‌ نياز افزايش‌ ياكاهش‌ داد. در درمان‌ تاكي‌ كاردي‌ فوق‌بطني‌، مقدار حمله‌اي‌ 800 mg/day ـ 600 به‌مدت‌ يك‌ هفته‌ تا زمان‌ دستيابي‌ به‌ پاسخ‌درماني‌ اوليه‌ يا بروز عوارض‌ جانبي‌مصرف‌ مي‌شود. مقدار نگهدارنده‌، تقريبا400 mg/day ـ 200 است‌. كودكان‌: به‌عنوان‌ ضد آريتمي‌ بطني‌ و دردرمان‌ آريتمي‌ فوق‌ بطني‌، مقدار حمله‌اي‌mg/kg/day 10 براي‌ 10 روز تا زمان‌دستيابي‌ به‌ پاسخ‌ درماني‌ اوليه‌ يا بروزعوارض‌ جانبي‌ مصرف‌ شود. مقدارنگهدارنده‌ mg/kg/day 2/5 است‌. تزريقي‌ از راه‌ انفوزيون‌ وريدي‌، مقدار 5mg/kg درطول‌ 120 ـ 20 دقيقه‌ همراه‌ با پي‌گيري‌الكتروكارديوگرام‌ مصرف‌ مي‌شود. بيشينه‌مقدار مصرف‌ 1/2g/day است‌. توجه‌: فقط در موارد اضطراري‌ شديد، از راه‌تزريق‌ آهسته‌ وريدي‌، مقدار 300 ـ 150ميلي‌گرم‌ در 20 ـ 10 ميلي‌ ليتر محلول‌ گلوكز5 درصد طي‌ حداقل‌ 3 دقيقه‌ همراه‌ با پيگيري‌الكتروكارديوگرام‌ (معمولا در بخش‌مراقبتهاي‌ ويژه‌) مصرف‌ مي‌شود. مقدارمصرف‌ بعدي‌ نبايد زودتر از 15 دقيقه‌ باشد.
əczaçılıq Injection : 150 mg/3 ml Tablet : 200 mg
Kateqoriyalar